کتاب راهنمای تقویت اعتماد به نفس
نویسنده مارک فیلینز
ترجمه و تالیف
دکترسهیلا دادخواه
عزتنفس و اعتمادبهنفس اغلب مترادف هم به کار میروند تا سطح اطمینان، جایگاه، احترام و امنیتی که فرد به لحاظ درونی احساس میکند را تشریح کنند. درحالیکه این دو مفهوم اغلب مرتبط با همند، اما یکی نیستند.
تفاوت اصلی این است که عزتنفس چیزی ثابت است، درحالیکه اعتمادبهنفس چیزی متغیر است. تقویت هردوی این خصلتها، امری حیاتی است. برای انجام این کار، ابتدا باید مبانی یا ریشههای این دو مفهوم را درک کنید و اینکه چطور میتوانند تحت تأثیر قرارگرفته و دستخوش تغییر شوند
اعتمادبهنفس در برابر عزتنفس
اعتمادبهنفس بخشی عظیمی از رفاه و راحتی کلی شما را تشکیل میدهد و به بهبود شغل، روابط، تصویر فردی، تعاملات و دیگر ابعاد زندگیتان کمک میکند.
غیرمعمول نیست که فردی در یکی از ابعاد زندگیش بینهایت اعتمادبهنفس داشته باشد، درحالیکه در بُعدی دیگر، احساس عدم اطمینان کند. داشتن اعتمادبهنفس و حس خوب نسبت به خودتان در هر موقعیتی، بسیار ارزشمند است.
وقتی حس عزتنفس زیادی نسبت به خودتان داشته باشید، همین به شما کمک میکند در همهی ابعاد زندگیتان اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنید. درحالیکه اعتمادبهنفس در موقعیتهای مختلف دستخوش تغییر میشود، عزتنفس بخش ثابت و پیوستهای از خویشتنبینی شما محسوب میگردد.
هرچقدر عزتنفس بالاتری داشته باشید، بیشتر احتمال دارد در مواجهه با انواع مختلف موقعیتهای زندگی، راحتتر و درستتر عمل کنید. عزتنفس یک خصلت درونی است که مستقیماً روی دیدی که نسبت به خودتان در تمام شرایط دارید تأثیر دارد. عزتنفس میتواند فریبنده نیز باشد، چون فقدان آن، به روشهای گوناگونی نمود پیدا میکند.
تردید فردی، یکی از روشهایی است که عزتنفس پایین را آشکار میسازد. اگر عزتنفستان پایین باشد، ممکن است بهصورت خودکار فرض کنید که در انجام یک کار خوب نیستید و همین باعث شود که یا از انجام آن کار خودداری کنید یا بهصورت ناخودآگاه در آن شکست بخورید. در اینجا دیدی که نسبت به خودتان دارید تلاش میکند اثبات کند چرا عزتنفستان پایین است.
اگر مرتباً در انواع مختلف شرایط ناموفق عمل کنید، ناخودآگاه شما میگوید «بهت که گفتم اینجوری میشود.» در هر موقعیتی که با آن روبرو میشوید، نجواهای درونی منفی در وجودتان رخنه میکنند و میگویند که شکست خواهید خورد، احمق به نظر میرسید، آبروریزی میکنید و دیگران سریعاً در موردتان قضاوت میکنند. این گفتگوهای درونی منفی اصلاً درست نیستند، و درواقع از عزتنفس پایین سرچشمه میگیرند.
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و همین باعث شده معیارهای عزتنفس پایین یا بالای ما مشخص شود. همین شاخصها و معیارها هستند که اغلب روی نحوهی واکنش ما نسبت به یکدیگر تأثیر میگذارند. افرادی که عزتنفس بالایی دارند بیشتر احتمال دارد کار پیدا کنند، روابط اجتماعی ایجاد کنند، گفتگوها را شروع کنند و مانند اینها.
اینطور نیست که اکثر مردم به دنبال آسیب زدن عمدی به افراد دارای عزتنفس پایین باشند، این فقط نوعی تمایل طبیعی در ماست که جذب افرادی میشویم که اعتمادبهنفس بالایی از خود نشان میدهند. همهی ما موجوداتی هستیم که بهترینها را برای خودمان میخواهیم، بنابراین بهصورت غریزی تلاش میکنیم پیشرفت نماییم و وقتی کسی اعتمادبهنفس از خودش نشان میدهد، همین نشان میدهد که میتواند به ما در پیشرفت زندگیمان کمک کند.
روشی که ما خودمان را ارائه میکنیم میتواند نمود واضحی از اعتمادبهنفس و عزتنفس ما برای اطرافیانمان باشد.
سرنخهای جسمی مانند خمیده ایستادن، آرام و بریده حرف زدن، مدام به زمین خیره شدن، همگی نشانههای عزتنفس پایینند.
در طول گفتگوها، نشان دادن تردید، مدام به لحاظ کلامی درخواست تأیید داشتن، یا نامطمئن صحبت کردن، همگی علامتهای واضحی از عزتنفس پایینند. بهراحتی میتوان چنین نشانههایی را در بچههای کوچک و نوجوانها مشاهده کرد، درحالیکه خیلی از افراد بالغ یاد گرفتهاند چطور این عدم اطمینانهای خود را پنهان سازند.
خیلی از ما با نگرش وانمود و تظاهر برای مخفی کردن خصلتهای نادرستمان خو گرفتهایم.
متأسفانه، ما آنقدر روی تظاهر کردن متمرکز شدهایم که هرگز تلاش نمیکنیم مشکلات زمینهای را حلوفصل نماییم.
روش دیگری که عزتنفس پایین آشکار میشود، جستجو کردن آن در بیرون از خود است. چنین حالتی زمانی بروز میکند که فرد فقط زمانی خود را دارای عزتنفس بالا میداند که کارهای مهم و بزرگی انجام دهد و دیگران نیز تأیید کنند. این یعنی نادیده گرفتن عزتنفس در درون خود و جستجو کردن آن در تأیید دیگران.
این نوع عزتنفس پایین باعث میشود ما همیشه دنبال موفقیت در هر کاری که میکنیم باشیم تا بتوانیم در مورد خودمان احساس خوب داشته باشیم.
چنین احساسی باعث میشود فرد تلاش کند دیگران را پایین بکشد تا خودش احساس برتری کند، درحالیکه چنین ترفندی فقط اعتمادبهنفس موقتی و گذرا ایجاد میکند. عامل اصلی چنین معضلاتی، وابستگی همیشگی به عوامل بیرونی و موقتی است.
چنین رویکردی باعث میشود فرد مدام به دنبال تلاش برای اغنای عزتنفس موقتی خود با تأییدات بیرونی باشد و بهنوعی از احساس واقعی خود فرار کند و همین باعث ایجاد چرخهای مخرب و باطل میشود که سنخیتی با آرامش، شادمانی و عزتنفس واقعی ندارد.
اگر بدانید چطور در هر موقعیتی اعتمادبهنفس داشته باشید، همین به شما کمک میکند عزتنفس کلیتان را بیشتر کنید.
وقتی اعتمادبهنفس شما طبیعیتر شود، عزتنفستان بیشتر شده و تبدیل به بخشی از مفهوم فردیتان میشود.
ازاینرو، ایجاد عزتنفس تزلزلناپذیر و نیز دانستن نحوهی ایجاد اعتمادبهنفس در موقعیتهای مختلف، هر دو اجزای ضروری موفقیت و خوشبختی محسوب میشوند؛ اما چطور میتوانید بفهمید که اعتمادبهنفس و عزتنفس پایینی دارید؟
5 علامت داشتن اعتمادبهنفس پایین
در اینجا 5 علامت مطرح میشود که نشان میدهد نیاز دارید روی اعتمادبهنفس و عزتنفستان کار کنید.
1. بلاتکلیفی مداوم
بلاتکلیف بودن اغلب نشانهی این است که به خودتان در گرفتن تصمیم درست اعتماد ندارید. تردید و عدم اطمینان از دیگر علامتها و نشانههای این حالت هستند.
کسانی که فاقد عزتنفس هستند، مدام درگیر تردیدهای فردی هستند. بلاتکلیف بودن در موقعیتهای زیاد میتواند نشاندهندهی عزتنفس پایین باشد، درحالیکه اگر در یکی دو موقعیت چنین احساسی وجود داشته باشد، میتواند نشاندهندهی اعتمادبهنفس پایین در همین موقعیتهای خاص باشد.
برای مثال، اگر بهتازگی کسبوکار خود را راه انداختهاید، ممکن است نسبت به یک کارآفرین فصلی، زمان بیشتری را صرف تصمیمگیری کنید، چون همیشه دارید احتمالات مختلف را میسنجید؛ اما زمانی که مهارتهای درست را یاد گرفته و توسعه بدهید، اعتمادبهنفستان بیشتر خواهد شد. ازاینرو، آگاهی و تجربه باعث افزایش اعتمادبهنفس در موقعیتهای مختلف میشوند.
2. تمرکز روی تأییدات بیرونی
عزتنفس از اطمینان فردی نشئت میگیرد و این به معنی اعتمادبهنفس داشتن در همهی موقعیتها و تحت تأثیر نظرات دیگران قرار نگرفتن است. یکی از علامتهای عزتنفس پایین این است که بر اساس اقدامات یا نظرات دیگران، خلقوخو یا حال و هوای شما مدام تغییر میکند.
بار دیگر، اگر چنین حالتی فقط در موقعیتهای کمی روی میدهد، صرفاً نشان میدهد که شما فقط در همان موقعیتها اعتمادبهنفس پایینی دارید؛ اما اگر همیشه چنین اتفاقی میافتد، نشان میدهد که شما عزتنفس پایینی دارید.
برای مثال، اگر همیشه منتظرید به شما گفته شود عالی به نظر میرسید تا در مورد ظاهرتان احساس خوبی داشته باشید، احتمالاً اعتمادبهنفس پایینی در مورد خودتان دارید. همچنین اگر همیشه منتظرید سر کار، در روابط و در تعاملات اجتماعی، دیگران تأییدتان کنند، این نیز احتمالاً نشاندهندهی عزتنفس پایینتان است.
3. تردید در حرف زدن
عدم تمایل به مطرح کردن نظرات، نشانهی دیگری از عزتنفس پایین و فقدان اعتمادبهنفس است. چنین چیزی نشاندهندهی تردیدی زمینهای در مورد حرفی که میخواهید بزنید است. همچنین نشان میدهد مطمئن نیستید نظرتان معتبر باشد یا نه، یا به خودتان میگویید که دیگران ممکن است علاقهای به حرفی که میزنید نداشته باشند. شاید بترسید که حرفتان را بزنید چون ممکن است دیگران علاقهای نشان ندهند.
داشتن اعتمادبهنفس پایین در یک حوزهی خاص میتواند باعث شود در مطرح کردن نظراتتان دچار تردید شوید، چون ممکن است بترسید در آن حوزه یا رشته، آگاهی کافی نداشته باشید. اگر تازه کسبوکاری را راه انداختهاید و در یک رویداد شبکهسازی شرکت کردهاید، ممکن است جلوی فردی که 20 سال در این زمینه تجربه دارد، اعتمادبهنفس لازم برای مطرح کردن نظراتتان را نداشته باشید.
اگر همیشه از حرف زدن میهراسید، همین نشانهایست که از عزتنفس پایین تعمیمیافته رنج میبرید. چنین احساسی میتواند افکار منفی شک و تردید را ایجاد کند که درنهایت جلوی مطرح کردن حرفها و نظراتتان را میگیرد.
4. عدم انتقادپذیری
تمرکز روی تأییدات بیرونی و عدم انتقادپذیری اغلب بهصورت همزمان در افرادی ایجاد میشود که عزتنفس پایینی دارند. وقتی برای داشتن احساس خوب منتظر تأیید دیگران باشید، در این صورت شنیدن انتقاد میتواند سخت و مخرب باشد. چنین افرادی انتقاد را همیشه نوعی حملهی شخصی قلمداد میکنند و نه بازخوردی معمولی.
وقتی عزتنفس پایین داشته باشید، نظرات دیگران نسبت به ارزشی که برای خودتان قائلید، اهمیت بیشتری پیدا میکند و انتقاد مطرحشده بهعنوان یک واقعیت تلقی میشود، نه صرفاً نظر شخصی؛ اما وقتی عزتنفس بالایی داشته باشید، از انتقادات مطرحشده بهعنوان بازخورد مفید استفاده میکند و میتوانید نظرات غیرواقعی را فقط گوش کرده و فراموش کنید.
5. تسلیم شدن راحت
تردیدهای فردی، دلیل اصلی و نشانهای از عزتنفس پایین است. هیچکس وقتی اولین بار کاری را شروع میکند، در آن متخصص نیست و رسیدن به موفقیت در هر کاری، نیازمند تلاش مستمر و غلبه بر مشکلات پیش روست. کسی که عزتنفس سستی دارد، وقتی برای اولین بار شکست میخورد، خیلی راحت تسلیم میشود و کنار میکشد.
وقتی اولین بار کاری را امتحان میکنید و در آن شکست میخورید و احساس میکنید عزتنفستان افت کرده، باید دوباره عزتنفستان را تقویت کنید تا بتوانید باز هم تلاش کنید و با موفقیتهای حاصله، اعتمادبهنفستان را بالاتر ببرید.
وقتی عزتنفس پایینی داشته باشید، شکست تأثیر زیادی رویتان میگذارد و همین باعث میشود تسلیم شوید، چون بهنوعی میخواهید خودتان را در برابر عواقب و ناراحتی احتمالی ناشی از مواجههی دوباره با شکست، مصون بنمایید
برای دانلود کامل کتاب به لینک زیر مراجعه کنید.
دوره های مرتبط
آرامش درونی کلید تحقق رویاها
این کتاب جامع و معتیر و آموزنده پر از تکنیک های عملی برای رسیدن به آرامش و موفقیت در زندگی است
برای مثال: مديريت احساسات – تغيير رفتار
کتاب دو صندلی
تکنیک دو صندلی و از بین بردن ترسها تکنیک دو صندلی و باز گشت اعتماد به نفس
یادگیری ارزشها برای موفقیت
شناسایی و پایش ارزشها
جدول ارزشها
تمرین های عملی برای دستابی به اهداف
تکنیک دو صندلی و پایش ترس ها
رویاهاتو به واقعیت تبدیل کن
روياهاتو به واقعيت تبديل كن
تكنيك تغيير باور
– ابتدا پنج باور مثبت در مورد خودتان را بنويسيد.
به طورمثال يك باور مثبت من نسبت به خودم اين است كه هر چيـزي را بخواهم به دست ميآورم و براي من غير ممكن وجود ندارد اين بـاور در مواقعي كه موانعي در راه رسيدن به اهدافم به وجود ميآيد و زمانهـايي كه در راه بدست آوردن هدف خسته ميشوم يا احساس تنهايي ميكنم به من كمك ميكند تا به خودم يادآوري كنم تو هر چيزي را ميخـواهي بـه دست ميآوري و غير ممكن براي تو وجود ندارد و اين باور در من چنان قدرتمند است كه احساس خستگي و تنهايي و هر حس منفـي ديگـري را از ذهن من پاك ميكند و باعث ميشود با انرژي بيشتر براي رسـيدن بـه هدف مورد نظرم تلاش كنم.
کتاب جادوی تجلی پول
کتابی بسیار مفید برای جذب پول از طریق راه های سریع با تکنیک های روز دنیا
نظرات
50,000 تومان قیمت اصلی 50,000 تومان بود.45,000 تومانقیمت فعلی 45,000 تومان است.